سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این دلها همچون تنها به ستوه آید پس براى راحت آن سخنان تازه حکمت باید . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 90 اردیبهشت 15 , ساعت 1:51 عصر


 سخنان ارزشمند، سخنان پند آموز


روح
و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته
بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو
را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! . فردوسی خردمند


چراغ
مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست
. فردوسی خردمند


بی
خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد . فردوسی خردمند


رنج
منتهی به گنج را کسی خریدار نیست . فردوسی خردمند


اگر
برای انجام کاری بزرگ ، زمان نداری .بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری . فردوسی
خردمند


کتاب
زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد . فردوسی خردمند


این
جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست . فردوسی خردمند


فرمان
ایزد به جهانداران داد و دهش است . فردوسی خردمند


کسی
که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند . فردوسی خردمند


آنکه
آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد . فردوسی خردمند


از
بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند . فردوسی خردمند


جایگاه
پرستش گران کوهستان است . فردوسی خردمند


آزادگان
را کاهلی ، بنده می سازد . فردوسی خردمند


فرمانرویانی
که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید . فردوسی خردمند


کسی
که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت . فردوسی خردمند


خسروی
بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد . فردوسی خردمند


ابلیس
مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید . فردوسی
خردمند


آنگاه
که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود . فردوسی خردمند


دیوان
که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم باید مانند راز گفت . فردوسی خردمند


جز
مرگ را ، هیچ کسی از مادر نزاد . فردوسی خردمند


میدان
جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند
. نادر شاه افشار


سکوت
شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام . نادر شاه افشار


تمام
وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم
. نادر شاه افشار


باید
راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی
سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست
در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای
رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند
تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید
سرفرازی ملتی بزرگ . نادر شاه افشار


از
دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای
بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است . نادر شاه
افشار




لیست کل یادداشت های این وبلاگ